بعضی دردها هستند که نمیشه
با کسی درموردشون حرف زد.
بعضی زخم ها هستند که
جایشان همیشگی می ماند
حتی بعد ازسال ها گذشت و بهبودیِ ظاهرشان!
علی رغم اینکه زمان بی رحم است
و ناچار به فراموشی اند خاطرات
ولی دردها بی رحمانه می مانند درخاطر.
خیال را کاش می شد برای همیشه
آرزوی آایمر کرد
به گمانم تلخ ترین لحظات زندگی
مرورِ گذشته های تلخِ زندگیست
فراموش کردنِ عشق و خوبی ها
بی رحمی ست و فراموشیِ دردها نعمت!
انگار جایِ زخمِ بعضی ها گاه و بیگاه تیر می کشد
و تا جِگر می سوزد از این درد!!!!!.
و این خداست که اگر نبود
تاب و توانِ تحملِ این همه غم نبود.
روزگاری فکر می کردم عاقبت باکوهی از غم
خواهم مُرد.
ولی اکنون زنده ام و در آرزوی روز های سبز;سرزنده.
کاش می شد دست و پای آدم هارا
برای مدتی باشدت بَست; تاسرحدِ جان دادن!
کاش خیلی ها نبودند و
کاش به جای آن هاخیلی ها بودند
کاش اختیار گرفته می شد از انسان
وکاش همه محکوم به جبر بودیم
تا جز خوبی; چیزی از کسی سرنزند.!
گزافه نیست اینها;خستگی از عبث است
دلمردگی از زندگیِ حیوانی ست
انسان دیدن و انسان بودنم آرزوست!.
دلم یک خوابِ ابدی با انبوهی رویایِ شیرین
طلبکار است.
جایِ تمامِ نفهمی هایم درد می کند
کاش می فهمیدمت کمی;معبودم.
#جایِ_ زخم ها _نمک _پاشیدم
درباره این سایت